عوامل موثر در انحرافات جنسي زنان (1)

نويسنده: فرزانه واصفيان*




از ديدگاه مردان و زنان (مطالعه ي موردي دانشگاه آزاد اسلامي واحد اردستان)

چکيده

هدف کلي اين پژوهش شناسايي عوامل مؤثر در انحرافات جنسي زنان از ديدگاه مردان و زنان مي باشد. پژوهش کابردي است و در آن از روش توصيفي - پيمايشي استفاده شده است. همچنين به منظور گرد آوري داده ها از پرسش نامه ي محقق ساخته استفاده گرديده است. گفتني است ضريب پايايي پرسش نامه 35/94% برآورد شد. نمونه آماري مشتمل بر 132 نفر از ميان دانشجويان، مديران، استادان و کارکنان واحد اردستان در سال 86-85 است که از طريق نمونه گيري تصادفي - طبقه اي انتخاب شده اند و تجزيه و تحليل داده ها در دو سطح آمار توصيفي و استنباطي و از طريق نرم افزار spss انجام پذيرفت. در نهايت، نتايج نشان داد که عوامل خانوادگي و فرهنگي در انحراف هاي جنسي زنان مؤثر بوده و تأثير عوامل اقتصادي کمتر است.

کليد واژگان: انحرافات جنسي، اقتصاد، خانواده، فرهنگ، زنان.

طرح مساله

انسان در طول تاريخ همواره از انواع انحرافات و آسيب هاي اجتماعي رنج برده و در جستجوي علل و عوارض اين موضوع و رهايي از آن بوده است؛ چرا که به واسطه ي اجتماعي بودن انسان، هر گونه خلل و چالشي در هر زمينه اي مي تواند پيکره ي جامعه را تحت تأثير قرار داده و سلامت ساختار اجتماعي را به مخاطره اندازد. گفتني است که واژه ي «انحراف» از صدها سال پيش در انديشه و گفتار بشري به کار مي رفته، ولي تبيين مصاديق جامعه شناختي آن نسبتاً جديد است. جامعه شناسان و جرم شناسان، انحراف را به رفتاري اطلاق مي کنند که مخرب زندگي بوده، مورد سرزنش قرار گيرد يا موجب لکه دار شدن شخصيت و جريمه گردد. (1) دوب (2) (1998) انحرافات اجتماعي را عبارت از هر نوع وضعيت يا رفتاري مي داند که اعضاي قوي تر يک گروه اجتماعي، طي آن، به طور مقعول، تخلفي جدي را نسبت به ارزش ها يا معيارهاي مهم خود مرتکب شوند. آلبرت کوهن (3) نادرستي، رذالت، تعارض، تقلب، خدعه، جنايت، و نظاير اينها را انحراف مي داند. سپس در ادامه مي افزايد: فهرست کردن اين گونه انحراف ها يا کج روي هاي گوناگون امکان پذير نيست. وي به طور دقيق رفتار خاصي را به عنوان انحراف مشخص نمي کند؛ زيرا بر آن است که هيچ رفتاري خود به خود انحراف نيست. بلکه زماني يک رفتار «انحراف آميز» ناميده مي شود که به عنوان «رفتاري غير عادي» تعريف شود. آلکس اينکلز (4) اصطلاح «منحرف» را از لحاظ ويژه رفتاري بسيار گنگ و نارسا مي بيند. از اين رو، معتقد است که انحراف نه تنها با توجه به قوانين مدون اجتماعي، بلکه با ملاحظه ي اعمال و امور مورد توافق همگان نيز جنبه ي نسبي دارد و لازم است بين هنجارهايي که از طريق ميانگين هاي آماري تعيين شده با آنچه از طريق مفاهيم اجتماعي، رفتار درست يا اخلاقي تعيين مي شود، تفاوت قايل شويم. (5)
بنابراين، براي آنکه عملي عنوان انحراف يا کج روي به خود گيرد، بايد عوامل زيادي را در نظر گرفت. اين عوامل شامل اهميت نسبي هنجارها در ديدگاه افراد، موقعيت خاص آن رفتار و ويژگي هاي فردي و اجتماعي شخصي است که عمل را انجام داده است.
بايد دانست جامعه شناسان براي فهم علل انحراف، به عوامل اجتماعي و فرهنگي شکل دهنده ي رفتار انسان توجه ويژه اي دارند و در تبيين هاي جامعه شناختي بر ساختار اجتماعي و الگوهاي کنش متقابل فرد و ديگر اعضاي جامعه تکيه کرده، به موارد زير اشاره مي کنند:
1- جامعه پذيري ناقص: براساس اين نظريه، اگر فردي درست اجتماعي نشده باشد، هنجارهاي فرهنگي را با شخصيت خود عجين نمي سازد. از اين رو، نمي تواند ميان رفتار شايسته و رفتار ناشايست تمايز قايل شود.
2- انحراف آموزي: جامعه شناسان معتقدند که بسياري از رفتارهاي انحرافي اکتسابي و قابل سرايت از شخصي به شخص ديگر است. براي مثال، ساترلند (6) مي گويد: براي آنکه شخص تبهکار گردد، نخست بايد ياد بگيرد که چگونه تبهکار شود. اين فرايند يادگيري در اثر کنش متقابل فرد با ديگران حاصل مي شود.
3- ناسازگاري هاي فرهنگي و ساختار اجتماعي: هر جامعه نه تنها هدف هاي پذيرفته شده ي فرهنگي دارد، بلکه ابزار پذيرفته شده را نيز براي نيل به اين هدف ها در اختيار دارد. هر گاه به عللي اين ابزار در اختيار فرد گذارده نشود، احتمال مي رود منحرف گردد. کتله (7) بر اين عقيده است که اجتماع مسئول تمام جرايم است؛ زيرا خود عامل به وجود آورنده ي آن است. اجتماع آلوده از انسان هاي درست کار و پاک سرشت، موجوداتي ناسازگار، نادرست و ناپاک مي آفريند و آنان را براي ايفاي نقش هاي ناپسند آماده مي سازد. (8)
حال، در ميان انحراف هاي گوناگون اجتماعي،«روسپي گري» به عنوان فساد و انحراف برخي زنان، پديده اي خاص با چهره اي ويژه است. روسپي گري از کهن ترين و با سابقه ترين انحرافات بشري است که ردپاي آن را مي توان در طول تاريخ مشاهده کرد. اين موضوع از قديمي ترين تراژدي هاي تاريخ بشري بوده و هست. (9)
قدمت و رواج روسپي گري تا بدان جاست که در بسياري از سرزمين هاي کهن براي اين پديده خداياني قايل بوده و براي آن نمادهايي ساخته اند. ايناري (10) در ميان پيروان مذهب «شينتو» علاوه بر خداي زايش و برنج، الهه ي روسپي گري است. (11) از اين رو، در آتن زنان روسپي به نام «آفروديته» معابدي مي ساختند و او را حامي و تکيه گاه خود مي دانستند. (12) به طور کلي، از قرن ها پيش از ميلاد مسيح تاکنون - جز در مواردي نادر - مفهوم روسپي گري عبارت است از «برقراري رابطه ي جنسي با هدف کسب دست آوردهاي مادي» بوده است. (13) با اين حال، صفحات تاريخ شهادت مي دهند که در سراسر قرون و اعصار، اين حاکمان و صاحب منصبان بوده اند که به صورت آشکار و نهان بالاترين بهره ي اقتصادي و سياسي را از اين رهگذر به چنگ آورده اند. براي نمونه 650 سال پيش از ميلاد، در زمان حکومت ژو (14) در چين در محله هايي که با چراغ هاي خاصي آراسته شده بودند، روسپيان از تجار و صاحب منصبان پذيرايي مي کردند و بدين سان از مهره هاي اساسي در رونق اقتصادي چين بودند. (15) يافته هاي تاريخي نشان مي دهد که رومي ها نخستين افرادي بوده اند که در مغرب زمين براي روسپيان و روسپي خانه ها به طور رسمي جواز صادر کرده اند. (16) اين در حالي است که، شرقي ها قرن ها پيش از اين تاريخ چنين مي کرده و از اين طريق همواره ماليات کلاني دريافت مي داشته اند.(17)
بايد توجه داشت که پديده هاي اجتماعي به دليل ماهيت پيچيده شان کمتر با رويکرد تک عاملي تبيين مي شوند. بررسي و تحليل عوامل مؤثر در انحرافات جنسي نيز از اين قاعده مستثني نيست. عوامل تأثير گذار در اين زمينه مي تواند متعدد و داراي جنبه هاي خرد و کلان اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي، سياسي، شخصيتي، رواني و ... باشد. امروزه جامعه ي جهاني ترغيب شده است تا با جديت بيشتر بر رشد انساني دختران تمرکز يابد و با دقت و نظر عميق به مساله ي ويژه و بسيار حساس ايشان بپردازد؛ زيرا آغاز مشکلات جوامع را مي توان در بي توجهي به نيمي از جمعيت مولد و زاينده ي جهان، به ويژه دختران، جستجو کرد. (18) با توجه به ترسيم الگوي زن مسلمان بر اساس ابعاد فردي، اجتماعي و خانوادگي حضرت فاطمه زهرا (ع) و تدوين برنامه ي عملي ملي بر اساس الگوي فاطمي (19) و نظر به نقش سازنده و بسزايي که زنان در رشد و ترقي فردي و اجتماعي جامعه دارند، چنانچه اين قشر دچار نقصيه و آسيبي گردند، به همان نسبت مي توانند به يکي از معضلات اساسي جامعه، به ويژه عاملي خانمان سوز و بنيان برافکن براي خانواده تبديل شوند. از سوي ديگر، با توجه به موقعيت کشور عزيزمان و اهداف ترقي گرايانه – که از دغدغه هاي هر ايراني، به ويژه مسئولين است و نيز براي آنکه به جهانيان ثابت کنيم نام ايران و ايراني همواره با فرهنگ، تمدن و پيش روي در عرصه هاي مختلف دانش، صنعت، کشاورزي و پژوهش گره خورده است، بايد در درجه ي نخست به سلامت جامعه همت گماشت؛ چرا که اين اهداف، در يک جامعه ي سالم سريع تر و مطلوب تر تحقق خواهد يافت. از طرفي نيز جامعه ي سالم در گرو خانواده ي سالم و خانواده ي سالم وابسته به مادر و همسري سالم است. اگر سلامت جامعه به واسطه ي انحراف زن مخدوش گردد، پيامدهاي اين امر موجب مي شود که به جاي پرداختن به دغدغه هاي علمي و پژوهشي، انديشه ها به سمت چهره ها و آثار اين انحرافات معطوف گردد. از سوي ديگر در يک جامعه ي سالم، به جاي آنکه هزينه هاي گزاف صرف نگه داري و باز پروري زنان منحرف گردد، در مواردي چون ارتقاي کيفيت تحصيل، رشد فرهنگ، آگاهي جامعه و خانواده ها و ايجاد سالن هاي ورزشي و تفريحي هزينه مي شود. ضمن آنکه اين موارد خود مي تواند از عوامل مهم و مؤثر در پيش گيري از انواع انحراف ها باشد.
حال، با توجه به مطالب ياد شده، انجام چنين پژوهش هايي ضروري و کارگشا به نظر مي رسد. وظيفه ي سازمان ها و نهادهاي دست اندرکار در اصلاح آسيب هاي اجتماعي است که با پرداختن به جنبه هاي گوناگون اين پديده ي تلخ و بررسي ديدگاه و راه کارهاي مختلف، در ريشه کني اين معظل بنيان برانداز دست ياري به يکديگر بسپارند و راه هايي براي پيش گيري و مقابله با آن ارائه نمايند. بر اين اساس، پس از بررسي هاي مکرر نگارنده و مصاحبه با صاحب نظران و برخي افراد مسئول در مراکز نگهداري زنان، پژوهش حاضر، انحرافات جنسي در بانوان را «انحراف اجتماعي» به شمار آورده و با بررسي ديدگاه افراد متعدد در گروه هاي سني مختلف با فرهنگ ها، عقايد، ميزان تحصيل و شغل هاي گوناگون و نيز بر اساس تجرد و تأهل اين افراد به بررسي عوامل اقتصادي، فرهنگي و خانوادگي مؤثر در انحراف جنسي زنان مي پردازد.

پی نوشت ها :

* استاديار دانشگاه آزاد واحد اردستان.
1- هدايت الله ستوده، مقدمه اي بر آسيب شناسي اجتماعي، ص 18.
2- Doob.
3- A.K. Cohen.
4- A. Inkez.
5- هدايت الله ستوده، مقدمه اي بر آسيب شناسي اجتماعي، ص 36.
6- Sutherland.
7- Quetelet.
8- هدايت الله ستوده، مقدمه اي بر آسيب شناسي اجتماعي، ص 169.
9- Jolin. A, On the Backs of working prostitutes: Feminist Theory and prostitution policy.P 109-83.
10- Inari.
11- Gregersen. E, Sexual practices.
12- ويل دورانت، تاريخ تمدن، ترجمه ي احمد آرام، ع پاشايي و اميرحسين آريان پور، ص 338.
13- Jolin. A, On the Backs of working prostitutes: Feminist Theory and prostitution policy.P 109-83.
14- Jov.
15- Gregersen.E , Sexual practices.
16- ويل دورانت، تاريخ تمدن، ترجمه ي احمد آرام، ع پاشايي و اميرحسين آريان پور، ص 338.
17- مرتضي راوندي، تاريخ اجتماعي ايران، ص 86.
18- هما فراني، بهداشت رواني در دختران و زنان جوان، ص 38.
19- مرکز اطلاعات و آمار شوراي فرهنگي – اجتماعي زنان «زن از نگاهي ديگر» پاسدار اسلام، ش 249، ص 27.

منبع:نشريه اسلام و پژوهشهاي اسلامي شماره 1